ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ راﻫﮑﺎرﻫﺎی ﺣﻔﻆ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺣﻮاس داﻧﺶ آﻣﻮزان در ﻣﺤﯿﻂ ﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ.
روش ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ اﻗﺪام ﭘﮋوﻫﯽ و رﺟﻮع ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻌﺘﺒﺮﻋﻠﻮم ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ و اﻃﻼﻋﺎت ﻋﻠﻤﯽ – اﯾﻨﺘﺮﻧﺘﯽ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﮔﺮداوری ﺷﺪه ﺑﻮد.
ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﺑﺮرﺳﯽ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﻧﻘﺶ ﺗﻤﺮﮐﺰ در ﯾﺎدﮔﯿﺮی و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ راه ﻫﺎی ﺗﻘﻮﯾﺖ آن ازﺟﻤﻠﻪ ﻣﻮاردی اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ درﻣﺪارس و ﻣﺮاﮐﺰ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻣﻮردﭘﯿﮕﯿﺮی ﻗﺮارﮔﯿﺮد درﺣﺎﻟﯿﮑﻪ درﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺮﮐﺰ درﻫﻨﮕﺎم ﯾﺎدﮔﯿﺮی و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻓﻘﻂ درﺳﺎﻟﻬﺎی ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ اﻣﺘﺤﺎن ﮐﻨﮑﻮر ﻣﻮردﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮارﻣﯿﮕﯿﺮد و ازاﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﺎﺛﯿﺮ اﯾﻦ ﻣﻮرد درﯾﺎدﮔﯿﺮی ﻗﺎﺑﻞ ﮐﺘﻤﺎن ﻧﯿﺴﺖ.
اﯾﻦ ﻣﻮرد ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ درﮐﻞ ﺳﺎﻟﻬﺎی ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻧﯿﺰ ﭘﯿﮕﯿﺮی ﺷﻮد ازﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮدرﺗﻤﺮﮐﺰ ﻣﯿﺘﻮان ﺑﻪ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی و ﺗﻨﻈﯿﻢ زﻣﺎن ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﮑﺎرﮔﯿﺮی روﺷﻬﺎی ذﻫﻨﯽ و اﺷﺎره ﮐﺮد.
از ﺟﻤﻠﻪ، راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺣﺮﻓﻪ ای ﮔﺮوهی ﺳﺎزش و اﻧﻄﺒﺎﻗﯽ ﻓﺮدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ.
در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، ﺑﻪ ﺗﻌﺎرﯾﻒ ﻣﺨﺘﻠﻒ راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ، اﻫﺪاف آﻧﯽ و ﻏﺎﯾﯽ ، ﺿﺮورت راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ در زﻧﺪﮔﯽ، راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ و ﻣﺸﺎوره ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ، ﺷﻐﻠﯽ، وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی اﺧﻼﻗﯽ ﯾﮏ ﻓﺮد ﻣﺸﺎور ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﯾﻢ.
اﻧﺴﺎن ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﺟﻮدی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎن ﺧﻮدﺑﻪ ﺗﺒﺎدل ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﭘﺮدازد و ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻼت ﺧﻮد ﺑﺎ آﻧﺎن ﻣﺸﻮرت و از راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ آﻧﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ و ﻣﺸﻮرت درﻃﻮل زﻧﺪﮔﯽ آدﻣﯿﺎن ﻣﻄﺮح ﺑﻮده وآﻧﺎن ﺑﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻮرد ﻗﺒﻮل و اﻋﺘﻤﺎدﺷﺎن ﺑﻮده ﻣﺸﻮرت ﻣﯽ ﮐﺮده اﻧﺪ.ﺑﺎﺗﻮﺳﻌﮥ ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﯽ و رﺷﺪﻋﻠﻮم رﻓﺘﺎری ﺑﻪ راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ وﻣﺸﺎوره ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﺎﺧﻪ ای ﻣﺴﺘﻘﻞ ازﻋﻠﻮم رﻓﺘﺎری ﺗﻮﺟﻪ ﺷﺪ.
اﻣﺮوزه راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ وﻣﺸﺎوره ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺣﺮﻓﻪ ای ﯾﺎوراﻧﻪ ﺑﺮای ﮐﻤﮏ ﺑﻪ اﻓﺮادی اﺳﺖ ﮐﻪ در رﺷﺪ ، ﺳﺎزﮔﺎری،ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی ، رواﺑﻂ ﺧﺎﻧﻮادگی ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ وﺷﯿﻮه زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ دارﻧﺪ وﻣﺸﺎوره ﺑﻪ اﯾﻦ اﻓﺮاد ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ راه ﺣﻞ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺑﺮای ﻣﺸﮑﻼت ﺑﯿﺎﺑﻨﺪ.
تصمیم گیری درباره انتخاب شغل و حرفه یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین موضوعات در زندگی هر فرد به حساب می آید.
امروزه پیچیدگی و دگرگونی دنیای کار، سرعت فرآیند، رشد تکنولوژی، تقاضای روز افزون برای ورود به برخی مشاغل و
نیاز به کسب دانش و مهارت ها با توجه به تفاوت های فردی،موجب برهم خوردن تعادل آموزش و بازار کار شده و مشکلاتی را در چگونگی هدایت استعدادها ، راهنمایی شغلی و تصمیم گیری حرفه ای به وجود آورده استو از آن جا که یکی از اهداف تعلیم و تربیت در کنار اهداف دیگر ، تسهیل رشد حرفه ای و هدایت شغلی افراد است و این هدف ویژه درحیطه آموزش و پرورش و تا حدی آموزش عالی کشور قرار می گیرد، لذا، باید کوشش نمود تا این مهم به صورت سیستماتیک به اهداف از پیش تعیین شده خود برسد و راهنمایی تحصیلی و شغلی متناسب با ویژگی های فرد و نیاز بازار کار حرکت کند.
هدف کلی از انجام این پژوهش حاضر بررسی تاثیر هدایت تحصیلی در انتخاب رشته متناسب با توانایی دانش آموزان برای انتخاب رشته تحصیلی و شغل آینده خود می باشد.
حجم نمونه 70 نفر از دانش آموزان دختر و پسر که مشغول تحصیل بودند .
برای انجام مطالعه از دو روش کیفی و کمی (ترکیبی ) استفاده شده است.
در مرحله کیفی شناسایی مولفه های تاثیر گذار بر فرآیند انتخاب رشته و کاوش روابط بین مقوله ها ، و در مرحله کمی توصیف نگرش دانش آموزان و بررسی عملکرد آنها درانتخاب رشته بود و به صورت پیمایشی و اجرای پرسشنامه مربوط به انتخاب رشته برروی گروه نمونه بود.
نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد که عملکرد دانش آموزان در انتخاب نامناسب ضعیف و پایین و از حد مورد انتظار و شناخت دانش آموزان به انتخاب در حیطه شناختی ، عاطفی و رفتاری در سطح مطلوبی نیست و شناخت اکثر دانش آموزان به هدایت تحصیلی منفی ارزشیابی شده است .