تصمیم گیری درباره انتخاب شغل و حرفه یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین موضوعات در زندگی هر فرد به حساب می آید.
امروزه پیچیدگی و دگرگونی دنیای کار، سرعت فرآیند، رشد تکنولوژی، تقاضای روز افزون برای ورود به برخی مشاغل و
نیاز به کسب دانش و مهارت ها با توجه به تفاوت های فردی،موجب برهم خوردن تعادل آموزش و بازار کار شده و مشکلاتی را در چگونگی هدایت استعدادها ، راهنمایی شغلی و تصمیم گیری حرفه ای به وجود آورده استو از آن جا که یکی از اهداف تعلیم و تربیت در کنار اهداف دیگر ، تسهیل رشد حرفه ای و هدایت شغلی افراد است و این هدف ویژه درحیطه آموزش و پرورش و تا حدی آموزش عالی کشور قرار می گیرد، لذا، باید کوشش نمود تا این مهم به صورت سیستماتیک به اهداف از پیش تعیین شده خود برسد و راهنمایی تحصیلی و شغلی متناسب با ویژگی های فرد و نیاز بازار کار حرکت کند.
هدف کلی از انجام این پژوهش حاضر بررسی تاثیر هدایت تحصیلی در انتخاب رشته متناسب با توانایی دانش آموزان برای انتخاب رشته تحصیلی و شغل آینده خود می باشد.
حجم نمونه 70 نفر از دانش آموزان دختر و پسر که مشغول تحصیل بودند .
برای انجام مطالعه از دو روش کیفی و کمی (ترکیبی ) استفاده شده است.
در مرحله کیفی شناسایی مولفه های تاثیر گذار بر فرآیند انتخاب رشته و کاوش روابط بین مقوله ها ، و در مرحله کمی توصیف نگرش دانش آموزان و بررسی عملکرد آنها درانتخاب رشته بود و به صورت پیمایشی و اجرای پرسشنامه مربوط به انتخاب رشته برروی گروه نمونه بود.
نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد که عملکرد دانش آموزان در انتخاب نامناسب ضعیف و پایین و از حد مورد انتظار و شناخت دانش آموزان به انتخاب در حیطه شناختی ، عاطفی و رفتاری در سطح مطلوبی نیست و شناخت اکثر دانش آموزان به هدایت تحصیلی منفی ارزشیابی شده است .